کتاب تختخوابت را مرتب کن /ویلیام اچ . مکریون / کوله پشتی
اکنون خرید کنین
نگاهی به اطراف انداختم. میتوانستم تشویش و نگرانی را در صورت تعدادی از کارآموزها ببینم. مربی به صحبتهایش ادامه داد: «جوری آزمایش میشید که تابهحال هرگز تجربه نکردین.» بعد مکثی کرد و نگاهی به ما «جوجه سربازها» انداخت. لبخندی زد و گفت: «بیشتر شماها این دوره رو تموم نمیکنین. مثل روز برام روشنه. تمام تلاشم رو میکنم تا پدر شماها رو دربیارم.» مربی روی چند کلمهی آخرش تأکید عجیبی داشت. «بدون هیچ رحمی شما رو داغون میکنم. شما رو جلوی همتیمیهاتون خرد میکنم. کاری میکنم ورای محدودیتهاتون حرکت کنین.» سپس خندهای شیطانی روی صورتش ظاهر شد. «درد خواهید کشید. خیلی خیلی خیلی زیاد.»
هیچ محصول مرتبطی وجود ندارد.